موج اوزبورن (موج J)
موج اوزبورن (موج J): نشانه ای کلیدی در نوار قلب
موج اوزبورن (Osborn Wave) که با نام موج J (J Wave) نیز شناخته میشود، یک انحراف مثبت در نقطه J در لیدهای پریکوردیال و لیدهای اندامی واقعی در نوار قلب (ECG) است. این موج اغلب با هایپوترمی (Hypothermia) (کاهش دمای بدن) همراه است و به صورت انحراف متقابل و منفی در لیدهای aVR و V1 ظاهر میشود.
نقطه J در نوار قلب، نقطهای است که کمپلکس QRS به قطعه ST متصل میشود. این نقطه، پایان تقریباً دپلاریزاسیون و شروع رپولاریزاسیون را که توسط نوار قلب سطحی تعیین میشود، نشان میدهد. حدود ۱۰ میلیثانیه همپوشانی وجود دارد.
نقطه J ممکن است در رپولاریزاسیون زودرس، ایسکمی یا آسیب اپیکاردیال یا اندوکاردیال، پریکاردیت، RBBB، LBBB، RVH، LVH یا اثر دیژیتالیس از خط پایه منحرف شود.
تصاویر: نقطه J در الف) طبیعی؛ ب) افزایش نقطه J؛ ج) با موج اوزبورن (موج ( J د) افسردگی نقطه J.
توجه: حرف “J” در نوار قلب دو رویداد کاملاً متفاوت و بیربط را تعریف میکند. نقطه J یک نقطه زمانی است که پایان QRS و شروع قطعه ST را مشخص میکند و در تمام نوار قلبها وجود دارد. موج J یک انحراف آهسته و بسیار کمتر شایع با منشأ نامشخص است که در ابتدا در رابطه با هایپوترمی توصیف شد.
علل موج اوزبورن
موج اوزبورن به طور مشخص در هایپوترمی (معمولاً دمای کمتر از ۳۰ درجه سانتیگراد) دیده میشود، اما پاتوگنومونیک (تشخیصدهنده قطعی) نیستند. علل غیرهایپوترمیک موج اوزبورن شامل:
- هایپرکلسمی Otero] و همکاران[
- ایسکمی حاد میوکارد aruyama] و همکاران[ (Acute Myocardial Ischaemia)
- کاردیومیوپاتی تاکوتسوبو Zorzi] و همکاران[ (Takotsubo Cardiomyopathy)
- هایپرتروفی بطن چپ (Left Ventricular Hypertrophy) ناشی از هایپرتنشن Patel] و همکاران[
- واریانت طبیعی و رپولاریزاسیون زودرس
- آسیبهای عصبی مانند هایپرتنشن داخل جمجمهای، آسیب شدید سر و خونریزی سابآراکنوئید.
- میوکاردیت شدید (Severe Myocarditis)
- سندرم بروگادا Bjerregaard] و همکاران[ (Brugada Syndrome)
- سندرم هایساگر (Le syndrome d’Haïssaguerre) (فیبریلاسیون بطنی ایدیوپاتیک)
با وجود فرضیههای متعدد، هیچ علت فیزیولوژیک قطعی برای این انحراف توصیف نشده است. در مقایسه با سایر ناهنجاریهای نوار قلب ناشی از هایپوترمی (مانند برادیکاردی سینوسی؛ آریتمیهای فوق بطنی، طولانی شدن QT و بلوک AV)، موج اوزبورن اختصاصیترین در نظر گرفته میشود.
تاریخچه
نام جان جی. اوزبورن (John Jay Osborn) (۱۹۱۷-۲۰۱۴) به دلیل توصیف “جریان آسیب” (current of injury) در سگهای هایپوترمیک در سال ۱۹۵۳ با این موج مرتبط است. (برای مطالعه عمیقتر در مورد تاریخچه نامگذاری به ادامه مراجعه کنید.)
نمونههای نوار قلب موج اوزبورن
مثال ۱
- موج J ظریف در هایپوترمی خفیف [دمای: ۳۲.۵ درجه سانتیگراد (۹۰.۵ درجه فارنهایت)]
- ارتفاع موج J تقریباً متناسب با درجه هایپوترمی است.
مثال ۲
- امواج J در هایپوترمی متوسط. [دمای: ۳۰ درجه سانتیگراد (۸۶ درجه فارنهایت)]
مثال ۳
- امواج J در هایپوترمی متوسط. [دمای: ۲۸ درجه سانتیگراد (۸۲.۴ درجه فارنهایت)]
مثال ۴
- امواج J برجسته در هایپوترمی شدید [دمای: ۲۶ درجه سانتیگراد (۷۸.۸ درجه فارنهایت)]
- به امواج J “منفی” دیده شده در aVR و V1 توجه کنید.
جنجال بر سر اصطلاحات
گاهی ممکن است با اصطلاحات دیگری برای توصیف امواج اوزبورن (امواج J) روبرو شوید. برخی نویسندگان از اصطلاح انحراف موج J برای توصیف چنین انحراف بزرگ و برجستهای از نقطه J از خط پایه استفاده کردهاند. اصطلاحات دیگری که قبلاً استفاده شدهاند شامل “موج دلتای دیررس”، “موج نقطه J“ و “علامت کوهان شتری اوزبورن” هستند.
اجماع کمی در مورد اصطلاحات، ماهیت و اهمیت پیشآگهی موج J وجود دارد. در زمینه هایپوترمی، این پدیده اغلب به عنوان موج اوزبورن نامیده میشود.
تاریخچه نامگذاری موج اوزبورن
- ۱۹۲۲ – کراوس (Kraus) یک انحراف نقطه J را در شرایط هایپرکلسمی توصیف کرد.
- ۱۹۳۸ – توماشفسکی (Tomaszewski) و همکاران اولین توصیف موج J هایپوترمیک را در مردی که به طور تصادفی یخ زده بود، ارائه کردند. او موج J را به عنوان یک انحراف بسیار آهسته بین کمپلکس QRS و قطعه ST نوار قلب توصیف کرد که شبیه “موج T گنبدی” بود.
- “…à côté de l’onde R on en voit une autre, ressemblant au T en dôme” (Tomaszewski ۱۹۳۸)
- ۱۹۴۳ – گروس-بروکهوف (Grosse-Brockhoff) و شوئدل (Schoedel) تأثیر هایپوترمی را بر سیستمهای مختلف اندام مطالعه کردند و یک اختلال هدایتی بطنی خاص را تولید کردند، “aufsteigenden S-Schenkel eine deutliche Nachzacke” مشابه موج J در آزمایش با سگها. آنها خاطرنشان کردند که گشاد شدن انحراف ثانویه در کمپلکس QRS و آریتمیهای فوق بطنی با افزایش موازی دیاکسید کربن در هوای آلوئولی در طول سرد شدن بدن همراه بود.
-
- دمای رکتال: الف. ۳۱.۵ درجه سانتیگراد؛ ب. ۲۳.۵ درجه سانتیگراد (Grosse-Brockhoff و Schoedel ۱۹۴۳)
- ۱۹۵۰ – W.G. بیگلو (Bigelow) و همکاران تغییرات نوار قلب را در سگهای هایپوترمیک اینگونه توصیف کردند:
- “…مشخصه آن دو برابر شدن فاصله QRS، و طولانی شدن فاصله QT سه تا چهار برابر است. موج T بلند و نامنظم و معمولاً وارونه است.” (Bigelow، ۱۹۵۰)
- ۱۹۵۳ – اوزبورن تأثیر هایپوترمی را بر عملکرد تنفسی و قلبی در سگها مطالعه کرد. هایپوترمی القایی تجربی باعث ایجاد یک انحراف متمایز در نقطه J در نوار قلب شد و منجر به فیبریلاسیون بطنی گردید. او این انحراف را “جریان آسیب” نامید.
-
- شکل ۴. الکتروکاردیوگرام در طول هایپوترمی (لید II).
- الف. سگ هایپوترمیک ۷ دقیقه قبل از شروع فیبریلاسیون بطنی. حیوان آلکالوز زودرس و سپس اسیدوز را نشان داد. دمای رکتال ۲۳ درجه سانتیگراد، ضربان ۵۰.
- ب. نمودار نوار قلب نشان داده شده در A، شناسایی جریان آسیب. (Osborn JJ. Am J Physiol. ۱۹۵۳)
- اوزبورن اسیدمی ناشی از هایپوترمی را علت اصلی موج اوزبورن میدانست، زیرا در صورت نرمال شدن pH شریانی با هایپرونتیلاسیون در همان درجه سرد شدن، ناپدید میشد. او فرض کرد:
- “…تغییرات نوار قلب مرتبط با هایپوترمی، به ویژه از نوع ‘جریان آسیب’ ممکن است مستقیماً با دمای پایین مرتبط نباشد، بلکه ممکن است ارتباط نزدیکتری با دفع معیوب CO2 در شرایط هایپوترمیک داشته باشد.“ (Osborn، ۱۹۵۳)
- شکل ۴. الکتروکاردیوگرام در طول هایپوترمی (لید II).
- ۱۹۵۹ – امسلی-اسمیت (Emslie-Smith) و همکاران تفاوتهایی را در پاسخهای اندوکاردیال و اپیکاردیال میوکارد بطنی به سرما یافتند و پیشنهاد کردند که موج J، که در لیدهای اپیکاردیال برجستهتر از لیدهای اندوکاردیال است، میتواند در لیدهای سطحی منعکس شود. آنها مشارکت اسیدوز در پیدایش موج J و توانایی این انحراف در پیشبینی توسعه فیبریلاسیون بطنی را زیر سوال بردند.
- انحراف مشخصه هایپوترمی گاهی به نام اوزبورن که در سال ۱۹۵۳ در مورد آن بحث کرد، نامگذاری شده است. (Emslie-Smith، ۱۹۵۹)
- ۱۹۷۰ – فرناندز (Fernandez) و همکاران مجموعهای از موارد هایپوترمی و گرم شدن مجدد را توصیف کردند. آنها ویژگیهای الکتروکاردیوگرافیک هایپوترمی را شامل: برادیکاردی، ریتم گرهی، فیبریلاسیون دهلیزی، طولانی شدن PR، بلوک قلبی درجه دوم، طولانی شدن فاصله QT، انقباضات بطنی زودرس و موج J یا “کوهان شتر” (اصطلاحی که توسط W. Procter Harvey, MD پیشنهاد شد) ذکر کردند.
-
- الکتروکاردیوگرامهای سری لید II گرفته شده در طول فرآیند گرم شدن مجدد. به از دست دادن لرزشهای عضلانی، ظهور امواج P، افزایش ضربان قلب، و کاهش تدریجی اندازه امواجJ . (فلشها) توجه کنید. (Fernandez ۱۹۷۰)
- ۱۹۹۴ – پاتل (Patel) و همکاران هشت بیمار نورموترمیک را معرفی کردند که نوار قلب ۱۲ لید آنها بریدگیهای اتصال QRS-ST مشابه آنچه در هایپوترمی دیده میشود، نشان داد. انحرافات موج J در موارد حوادث ایسکمیک حاد، استفاده از کوکائین، مصرف بیش از حد هالوپریدول، و هایپرتروفی بطن چپ ناشی از هایپرتنشن یافت شد. آنها نتیجه گرفتند که موج اوزبورن پاتوگنومونیک هایپوترمی نیست.
- ۱۹۹۶ – یان (Yan) و آنتزلویچ (Antzelevitch) اولین شواهد مستقیم را در حمایت از این فرضیه ارائه کردند که توزیع ناهمگن مورفولوژی spike-and-dome پتانسیل عمل با واسطه جریان گذرا از طریق دیواره بطنی، زیربنای تظاهر موج J الکتروکاردیوگرافیک است. وجود یک بریدگی برجسته پتانسیل عمل در اپیکارد اما نه در اندوکارد، نشان داده شده است که یک گرادیان ولتاژ را فراهم میکند که به صورت موج J (اوزبورن) یا نقطه J بالا رفته در نوار قلب تظاهر مییابد.
در طول سالها، برچسب زدن انحراف موج J دیده شده در هایپوترمی به عنوان موج اوزبورن به طور فزایندهای رایج شده است.