سندرم رومانو وارد (Romano Ward Syndrome)

سندرم رومانو-وارد (Romano-Ward Syndrome)
توضیحات کلی
سندرم رومانو-وارد یک نوع سندرم مادرزادی طولانی شدن QT (LQTS) است که به صورت اتوزومال غالب به ارث میرسد. برخلاف سندرم جروول-لنگه-نیلسن، در این سندرم ناشنوایی مادرزادی وجود ندارد.
جهشهای ژنتیکی متعددی شناسایی شدهاند که با کانالهای پتاسیم قلبی و کانالهای بتا-آدرنرژیک مرتبط هستند.
درمان اصلی این سندرم بتا-بلاکرها است.
خطر مرگ ناگهانی قلبی در این بیماران وجود دارد – اگر هرگونه سنکوپ (غش) یا آریتمی بطنی پایدار رخ دهد، باید به فکر ابلیشن (ablation) یا کاشت ICD (دفیبریلاتور قابل کاشت) بود.
تاریخچه سندرم رومانو-وارد
۱۹۶۳-۱۹۶۴: این سندرم به طور مستقل در سال ۱۹۶۳ توسط سزارینو رومانو (Cesarino Romano)، متخصص اطفال ایتالیایی، و توسط اوون کانر وارد (Owen Conor Ward)، متخصص اطفال ایرلندی، توصیف شد. هر دو سندرم طولانی شدن QT را به صورت اتوزومال غالب گزارش کردند که بعدها به عنوان سندرم رومانو-وارد شناخته شد.
۱۹۶۳ – رومانو: او یک اختلال قلبی سنکوپال ارثی با فاصله QT طولانی در یک بیمار دختر ۳ ماهه (“Aritmie cardiache rare dell’eta’pediatrica”) را توصیف کرد. دو برادر بیمار او علائم مشابهی را نشان داده بودند و به طور ناگهانی در سنین ۴۴ روزگی و ۴ ماهگی فوت کرده بودند.
تصویر: فاصله QT بر حسب ثانیه در یک نوزاد ۳ ماهه با آریتمی قلبی مادرزادی.
۱۹۶۳ – وارد: او جزئیات بالینی خانوادهای را به آکادمی سلطنتی پزشکی ایرلند گزارش داد که در آن طولانی شدن فاصله QT در نوار قلب (ECG) در دو مورد با حملات از دست دادن هوشیاری به دلیل فیبریلاسیون بطنی همراه بود.
۱۹۶۴ – وارد: مقالهای در مجله انجمن پزشکی ایرلند در مورد سندرمی که در یک خانواده ایرلندی مشاهده شده بود، منتشر کرد. ویژگیهای اصلی آن عبارت بودند از:
- طولانی شدن، اما متغیر بودن فاصله QT در نوار قلب در حالت استراحت.
- حملات فلوتر یا فیبریلاسیون بطنی به دنبال فعالیت فیزیکی یا آشفتگی عاطفی.
- فاصله طبیعی بین صداهای قلب.
- عدم وجود بیماری دریچهای یا شدید میوکارد.
- بروز خانوادگی.
او مورد یک دختر ۶ ساله (BH) را با جزئیات شرح داد که از سن ۱۶ ماهگی از سنکوپهای مکرر در هنگام ناراحتی یا فعالیت فیزیکی رنج میبرد. پزشک عمومی او را برای بررسی قلبی ارجاع داد؛ او در بیمارستان بستری شد و علائمش با دویدن در بخش بازسازی شد و او بینبض و بیهوش افتاد.
تغییرات نوار قلب او شامل طولانی شدن مشخص QT در حالت پایه (شکل ۱) و اکستراسیستولهای بطنی “عجیب” بود که به فیبریلاسیون بطنی “پیکربندی غیرطبیعی” تبدیل میشدند (شکل ۲). اکنون میدانیم که این وضعیت تورساد دو پوانت (torsades de pointes) است که اولین بار توسط فرانسوا دسرتن (François Dessertenne) (۱۹۱۷-۲۰۰۱) در سال ۱۹۶۶ تعریف شد.
شکل ۱. نوار قلب بیمار B.H. با طولانی شدن مشخص فاصله= QT. QT۰.۶۰.
شکل ۲. نوار قلب BH که فیبریلاسیون بطنی را با ضربانهای بطنی سریع و بیاثر با پیکربندی غیرطبیعی نشان میدهد.
کوتاه کردن QT با دیگوکسین، بتا بلاکرها و کاربامازپین مانع از حملات او نشد. متأسفانه، در سن ۱۴ سالگی، او یک حمله دیگر داشت که منجر به مرگ شد.
برادر کوچکتر او (MH) نیز از سن ۱۵ ماهگی حملات مشابهی را تجربه کرد که با ناراحتی عاطفی همراه بود. او با تیوریدازین (Melleril) همراه با یک بتا-بلاکر درمان شد. او چند ماه قبل از انتشار اولین مقاله که طولانی شدن QT را به عنوان یک عارضه جانبی تیوریدازین شناسایی میکرد، در یک حمله درگذشت.
مادر کودکان، که کاملاً بدون علامت بود، طولانی شدن مشخص فاصله QT را داشت. نوار قلب پدر آنها طبیعی بود. این یافتهها نشان میداد که این وضعیت به صورت یک صفت غالب به ارث رسیده است.
کالبدشکافی هیچ تغییر پاتولوژیکی در عضله قلب یا سیستم هدایتی و هیچ ناهنجاری ساختاری عروقی را نشان نداد.
۱۹۶۴ – لانست (Lancet): یک بررسی سرمقالهای از مقاله وارد در نسخه ۴ ژوئیه لانست با عنوان “آریتمی قلبی مادرزادی” ظاهر شد که به این نکته اشاره میکرد که این “اولین بار است که این بیماری توصیف شده” و توصیه میکرد که نوار قلب بر روی تمام کودکانی که غش میکنند انجام شود.
این امر منجر به سلسلهای از پاسخهای نامهای از رومانو در ایتالیا ، بارلو در آفریقای جنوبی ، و گامستورپ در سوئد شد که تعداد موارد جهانی را به ۱۰ رساند.
۱۹۶۴ – بارلو، بوزمن و کرگ-کوکران (Barlow, Bosman and Craig-Cochrane): آنها یک شجرهنامه از سه نسل در آفریقای جنوبی و پنج مورد را منتشر کردند که در آنها طولانی شدن فاصله QT با حملات از دست دادن هوشیاری، احتمالاً به دلیل یک آریتمی قلبی، همراه بود.
۱۹۶۵ – نامه رومانو به لانست، ۲۰ مارس ۱۹۶۵ در پاسخ به یافتههای جروول، لنگه-نیلسن و وارد: “ما به شباهت بین مورد خود و سندرم ناشنوایی-لال بودن، حملات سنکوپال، طولانی شدن فاصله QT و مرگ ناگهانی اشاره کردیم، اما، همانطور که در مورد وارد بود، هیچ شواهدی از ناشنوایی-لال بودن در بیمار ما یا خانوادهاش وجود نداشت. سندرم گزارش شده توسط ما و وارد ممکن است یک موجودیت مجزا باشد.“ [رومانو سی، ۱۹۶۳] [وارد او سی، ۱۹۶۴]
۱۹۷۰ – کارهونن و همکاران (Karhunen et al): یازدهمین مورد را منتشر کردند و این بیماری را سندرم رومانو-وارد نامیدند، اصطلاحی که از آن پس به طور گسترده پذیرفته شد.
۱۹۷۹ – ثبت بینالمللی سندرم QT طولانی (ILQTSR): برای جمعآوری دادهها در مورد هر بیمار با LQTS آغاز شد.
۲۰۰۱ – پیشرفتها در تحقیقات: مقالهای توسط شوارتز و همکاران (Schwartz et al) به این نتیجه رسید که آریتمیهای تهدیدکننده زندگی در بیماران LQTS تمایل دارند در شرایط خاص و به شیوه ژن-خاص رخ دهند. این دادهها بینشهای جدیدی را در مورد مکانیسمهایی که پیامدهای الکتروفیزیولوژیک جهشها را در ژنهای خاص به تظاهرات بالینی مرتبط میکنند، فراهم میکنند و امکان تکمیل درمان سنتی با رویکردهای ژن-خاص را ارائه میدهند.
۲۰۰۵ – بیست و پنجمین سالگرد ثبت بینالمللی LQTS: جمعآوری اکتشافات بالینی از ۲۵ سال گذشته و تعیین اهداف جاری برای تحقیقات آینده در این زمینه چالشبرانگیز: “جستجوی ما برای کشف اسرار LQTS ادامه دارد.”
افراد مرتبط
- سزارینو رومانو )۱۹۲۴-۲۰۰۸(
- اوون کانر وارد)۱۹۲۳-۲۰۲۱(
- آنتون جروول )۱۹۰۱-۱۹۸۷(
- فرد لنگه-نیلسن )۱۹۱۹-۱۹۸۹(
- فرانسوا دسرتن )۱۹۱۷-۲۰۰۶(
نامهای جایگزین
- سندرم وارد-رومانو (Ward-Romano Syndrome)؛ سندرم وارد (Ward’s Syndrome)
- آریتمی قلبی مادرزادی (Congenital Cardiac Arrhythmia)
- سندرم QT طولانی مادرزادی بدون ناشنوایی (Congenital Long QT Syndrome without deafness)